"تد ایوانز" به تازگی پس از گذراندن محکومیت پنج ساله به دلیل کشتن یک خانواده در یک حادثه رانندگی در حالت مستی، از زندان آزاد شده است. اما او قبل از آزادی، تهدیدی از جانب تنها بازمانده این خانواده دریافت می‎کند، اینکه اگر تد با خانواده خود تماس برقرار کند، آن‌ها کشته خواهند شد. حال تد برای محافظت از خانواده‌اش، خود را به یک منطقه دور افتاده تبعید می‌کند، اما همسرش سارا که این تهدید را صرفا جلوه‌ای از احساس گناه عمیق شوهرش می‌داند، برای بازسازی دوباره خانواده به دنبال تد می‌رود و ...

"جیمی" کم کم در حال عاشق شدن است ولی "ساویر" در فکر توسعه کتب فروشی و کمک کردن به محله محبوب خود است و ...

یک بازیگر وسترن برای اینکه به طرفداران ثابت کند که از اسب هراسی ندارد مجبور میشود در یک چراگاه اسب دوانی مشغول به کار شود و ...

"ابی" یک مدیر اجرایی حرفه ای در بوستون است. روزی او در یک لحظه تصمیم می گیرد که تمام احساسات قلبی اش را در یک نامه بنویسد و آن را در یک بطری قرار داده و آن را به دریا بیندازد. چند ماه بعد، بطری در ساحل و توسط "نیک" پسر مدیر عامل شرکت کشتیرانی، که "ابی" در آنجا کار می کند پیدا می شود و ...

یک آشپز با انگیزه که آرزوی افتتاح رستوران خودش را در سر دارد، در یک رستوران برجسته مشغول به کار میشود، جائی که صاحب رستوران قصد دارد برای بازگرداندن آن مکان به شکوه سابقش، دستور العمل حرفه ای و خاص غذاها را در اختیار کارکنان اش بگذارد…

“کتی” جوان عاشق یک بنگاهدار معاملات ملکی به نام “رابرت دورست” می‌شود، اما هنگامی که تصمیم به ازدواج با یکدیگر می‌گیرند اوضاع عجیب و غریب می‌شود و…

داستان فیلم درباره یک شاهزاده است وقتی که در حال بازدید از امریکا هست بعد از کمک کردن به خانمی با هم اشنا میشوند ولی مادر شاهزاده و .....